آیین هرمسی و مفاهیم حکمی و الهی آن از کهنترین دستاوردهای تاریخ بشریت است با اینکه خاستگاه اولیه این متون مصر باستان است ولی در طول زمان بر ادیان مختلف، نظام فکری و جریانهای بزرگ فرهنگی جوامع دیگر تاثیری ژرف نهاده است. با عصر نوزایی تفکر هرمسی در اروپا دوباره شکوفا شد و با استقبال بیسابقه متفکران و بویژه هنرمندان این عصر مواجه شد. در این میان، آلبرشت دورر از نقاشان مشهور شمال اروپا بواسطه قرار داشتن در این فضای فکری و آشنایی عمیق با علم کیمیاگری، حکمت هرمسی و علوم متعالی دیگر، بازتاب خاصی از این آموزهها را در برخی آثار خود، بجای گذاشته است. از این منظر، هدف از این پژوهش آن است که، با روشی تحلیلی و تطبیقی و از طریق بررسی مفاهیم حکمت هرمسی و انطباق گزیدهای از آنها با گراوورهای آلبرشت دورر، خوانش متفاوتتری نسبت به موضوعات و معانی اولیه این آثار، بدست آورد؛ و به این پرسش پاسخ داد که چه ارتباط معنایی بین موضوعات گراوورهای آلبرشت دورر و آموزههای حکمت هرمسی وجود دارد؟ در این جستار از کتاب هرمتیکا بعنوان مرجع تعالیم شاخص این حکمت استفاده شده است. گزیدهای از این آموزههای حکمی در انطباق با چهار گراوور از آلبرشت دورر نشان داد، ورای موضوع اولیه اثر، هنرمند با استفاده از نمادهای تصویری و همچنین چینش ساختار عناصر بصری، به گونهای ضمنی به معانی باطنی این حکمت کهن متناسب با موضوع به تصویر کشیده شده اشاره داشته است.